تاریخ و جغرافیای خوراسگانخوراسگان

تاریخ و جغرافیای خوراسگان

تاریخ و جغرافیای خوراسگان

در سال ۱۳۲۴ شمسی کودک هفت ساله ای بودم که برای تحصیل از روستای راران به خوراسگان آمدم در آن تاریخ خوراسگان قصبه آبادی بود و اکثر مردم خوراسگان به کشاورزی مشغول بودند و کسانی که صاحب زمین و زراعت نبودند در امور کشاورزی به طور سالیانه یا ماهیانه یا روز مزد کار می کردند در آن زمان اکثر مردم ایران بیسواد بودند و به ندرت با سوادی بین مردم یافت می شد و بیسوادی در روستاها بیشتر از شهرها بوده و قصبه خوراسگان نیز از این موضوع مستثنا نبود لکن موضوعی را که لازم می دانم یادآور شوم اینکه هر چند اکثر مردم بیسواد بودند ولی نسبت به زمان خود بی فرهنگ نبودند و از جمله ویژگی های اخلاقی و اجتماعی خوراسگان مخصوصاً در زمان گذشته این بود که نسبت به بزرگترها و سادات و روحانیت احترام خاصی قائل بودند و معلمین را بسیار گرانقدر می دانستند اطاعت و احترام پدر و مادر که از واجبات اسلام است عملاً مراعات می نمودند، گستاخی و بی ادبی در مناظر عمومی دیده نمی شد و حتی بلند صحبت کردن در نزد بزرگترها را کاری زشت و ناپسند می دانستند.

در آن تاریخ قسمت مسکونی خوراسگان محدود بود از طرف شمال به خیابان جی (درسیبه – امامزاده ابوالعباس – پاخندق) و از طرف جنوب به قنات خاتون آباد و صحرای پزوه، و از طرف مشرق به باغ شاه – قبرستان خدیجه لال – باغ کلانتر و از طرف مغرب به باغ خان و مسجد علی و امامزاده اسحاق که مجموع قسمت مسکونی این قصبه حدود هفت کیلومتر مربع وسعت داشته و جمعیت خور اسکان حدود پانزده هزار نفر بود مهمترین و وسیعترین جاده داخلی خوراسگان از خیابان جی (در سیبه) تا سرحوض محل فعلی مسجد اباذر بود که عرض آن از ۸ الی ۴ متر متفاوت بود و جاده دیگری نیز دنبال قنات خاتون آباد و قنات خوراسگان ادامه داشت که از پایین دروازه (فلکه احمدآباد) تا قبرستان خدیجه لال می رسید و دنباله آن به جاده نائین و یزد منتهی

می شد که این راه ارتباطی خوراسگان به اصفهان در قدیم بوده است ولی در سال۱۳۲۴شمسی که بنده به خوراسگان آمدم خیابانی که از فلکه احمدآباد به خوراسگان وصل است و اکنون به نام (خیابان جی )موسوم می باشد تازه احداث شده بود ولی فاقد وسیله نقلیه بود، حدود سال ۱۳۲۷ شمسی اتومبیل کوچکی که گنجایش ده نفر مسافر را داشت بین خوراسگان تا فلکه شکرشکن مسافرکشی می کرد و این اولین وسیله نقلیه ای بود که بین اصفهان و خوراسگان ایاب و ذهاب داشته، ولی خیابان شنی بود و هنگام بارندگی در زمستان به ویژه برای محصلین خوراسگانی که با دوچرخه برای تحصیل به اصفهان می رفتند بسیار مشکل بود، حدود سال ۱۳۳۵ شمسی خیابان جی اسفالت شد و از مشکلات رفت آمد به اصفهان بسیار کاسته شد.

محله های خوراسگان عبارت بود از درب سیبه ،پاخندق ،محل زیر، محله درب طاق، محله میان، محله سرحوض، محله سر سه راه، محله لب جوب ، محله پا درخت (نارون) محله مسجد على – لوپرت – محله بالا – لبزوان ،محله خیادان ، محله بانو مهدی، محله پزوه بالا، محله پزوه پائین، و از معروفترین کوچه های قدیم خوراسگان کوچه شاهدلی، کوچه حکیم ،کوچه یازده پیچ بود، قنات پرآب خوراسگان و قنات خاتون آباد دو رشته آب جاری و سرشاری بود که از وسط خوراسگان عبور می کرد و اهالی برای آب دادن احشام خود و زنان خوراسگان برای شستشوی لباس از آب این دو رشته قنات استفاده می کردند.

در آن تاریخ تمام اراضی خوراسگان کشت می شد که این اراضی عبارت بود از (صحرای محله بالا ،صحرای پزوه بالا – صحرای خیادان – باغ خان و باغ دوقلی و باغ شاه و باغ کلانتر که همه زمین های این باغ ها ساده بوده و دیوار اطراف آنها کشیده بودند و در آن زمان فاقد درخت میوه بود – صحرای هفت تخمه – صحرای محله زیر – صحرای چرخاب – صحرای پل خطاب و صحرای لورک) آب زراعتی این زمین ها از قنات سرشار خوراسگان و حقابه ای که از رودخانه زاینده رود بود به خوبی تأمین می گردید. تعدادی نیز چاه گاو در نقاط مختلف اراضی خوراسگان وجود داشت که در مواقع خشکسالی از آن چاه ها استفاده می کردند، محصول عمده خور اسکان عبارت بود از گندم – جو، گرمک – خیار – نخود – باقلا – شبدر – یونجه – گرگرو، و باغ هایی هم با درخت زردآلو وجود داشت و اکثر زمین های کشاورزی با درختهای کبوده و چنار محصور بود، آب آشامیدنی اهالی از چاه هایی که در منازل حفر شده بود استفاده می شد و عمق چاه ها معمولاً از ۵ الی ۷ متر تجاوز نمی کرد .

خانه های خوراسگان با خشت و گل ساخته شده بود و در اکثر خانه ها چند خانه وار زندگی می کردند و معمولاً هر خانواری یک الی دو اطاق داشت که صندوقخانه ای نیز به آن اطاق ها متصل

بود و بعضی از اطاق ها دارای ایوان بود. سقف اطاقها معمولاً به شیوه (طاق و چشمه) با خشت زده بودند و به ندرت بعضی از سقف اطلاق ها با چوب بود ،خانه ها معمولاً بزرگ بود و هر کدام حدود ۳۰۰ الی ۷۰۰ متر مربع وسعت داشت و در هر خانه ای یک چاه آب و یک مستراح (توالت) و یک مطبخ (آشپرخانه) برای عموم خانه وارها وجود داشت و در مطبخ این منازل معمولاً یک تنور نانوائی و محلی برای سوخت و چند اجاق با خشت ساخته بودند، محل نگهداری احشام در اکثر خانه ها به نام بهاربند و طویله وجود داشت ، و معمولاً در وسط هر خانه ای یک درخت تنومند توت بود که روزهای بهار و تابستان زنان اهل خانه زیر آن درخت را آب و جارو می کردند ، و از توت و سایه آن در محیطی آکنده از صفا و صمیمیت استفاده می نمودند در بعضی از خانه های خوراسگان کندوی عسلی وجود داشت، متمولین و کشاورزان که دارای زمین های قابل توجهی بودند، خانه ای شخصی داشتند و بنا به امکاناتشان نوکر و کلفتی هم در آن خانه ها کار میکردند.

کوچه های خوراسگان اکثراً باریک و پر پیچ و خم و طاق هائی در کوچه ها وجود داشت که در هنگام گرمای تابستان و بارندگی زمستان پناهگاهی موقتی برای عابران بود. سطح تمام کوچه ها خاکی بود و درب خانه ها چوبی، خانه های قدیمی دارای دربی یک لنگه ای به طول و عرض  ۷۰/۱×۲متر ، و خانه هایی که قدمت آن کمتر بود دارای درب های دو لنگه ای بود که شب ها با کلون و تملیک بسته می شد ،و حلقه و بکوبی داشت که مرسوم بود مردها درب را با بکوب می زدند و زن ها درب را با حلقه ، و اعضا داخل خانه از صدای درب می توانستند تشخیص دهند که گوبنده درب مرد است یا زن.

در خوراسگان منازلی اشرافی و مجللی نیز وجود داشت ،که صاحبان آن متمولین و زمین داران و نواده خوانین خور اسکان بودند که این خانه ها عبارت بود از: -1 مجموعه عمارت خان که شامل چند دستگاه خانه و باغ و بیرونی و اندرونی بود که در مبحثی جداگانه به شرح آن خواهم پرداخت

_ ۲ خانه ارباب محمد حسن داماد محمد علی خان بود (که پدرم در سال ۱۳۲۲ شمسی خریده بود و محل سکونتمان بود) این خانه دارای دو حیاط مجزا بود که به وسیله دالانی سرپوشیده به هم راه داشت ، یک حیاط بزرگ که دارای سه اطاق و یک ایوان سمت شرق و یک اُرسی و دو ایوان و گوشوار در سمت غرب و یک قهوه خانه و چاه و منبع آب در سمت جنوب و دستشوئی در سمت شمال و دارای حیاطی مستطیلی با دو باغچه گل و یک حوض آب داشت ،و حیاط کوچک دیگری که داخل آن یک مطبخ (آشپزخانه) و انبار و اطاقی جهت مستخدم خانه بود ۳- خانه حاج علیرضا قضاوی آسیابان بود که دارای صحنی بزرگ و سه باب اطاق و یک ایوان در سمت شمال خانه داشت که اطلاق وسطی دارای نقاشی بسیار زیبا و چندین نقاشی پشت شیشه اعلا داشت ۴- خانه حاج عبدالعلی محمودی ۵_ خانه میرزا عبدالباقی فتاحی ۶- خانه حاج میرزا عبدالحسین عاملی ۷- خانه ارباب محمد حسن فزوه ایی بوده که متاسفانه اکثر این خانه ها (جز عمارت خان )خراب یا به شیوه امروزی تجدید بنا شده، ودر حال حاضر به طور کلی بافت خوراسگان تغییر کرده و ساختمان خانه ها به سبک جدید و مدرن بنا شده است.

در آن زمان خوراسگان فقط پنج باب حمام داشت به نامهای -۱ حمام خان ۲- حمام محله زیر۳ – حمام نقاشی ۴- حمام بانو مهدی ۵- حمام پزوه و در کنار هر کدام از این حمام ها، حمام کوچکتری هم بود که معمولاً یکی مردانه و دیگری زنانه بود، یخچالی هم در خوراسگان بود که دیواری بلند و قطور داشت و تابستان ها اهالی خوراسگان از یخ آن استفاده می کردند، مساجد معروف خوراسگان عبارت بود از: مسجد گودی( مسجد گلزار)، مسجد نو، مسجد مهتریها، مسجد محله زیر (مسجد امام )مسجد اُچوم بندها (مسجد صاحب الزمان) مسجد درب سیبه ،مسجد علی، مسجد لب جو و مسجد بانومهدی ،در خوراسگان سه تکیه به نام های تکیه سرحوض، تکیه پا درخت( نارون) تکیه محله بالا وجود داشت، و دارای دو غسالخانه سه گورستان بود بنام های قبرستان محله بالا ( که محل پارک شهر است )و هنوز در قسمتی از بقایای آن در اطراف امامزاده اسحاق اموات دفن می شوند، قبرستان خدیجه لال در حال حاضر (هنرستان دخترانه حضرت ولی عصر و دبستان پسرانه شهید احمد ربانی )در آنجا ساخته شده و قبرستان ابوالعباس که در مسیر و توسعه خیابان جی و پارک امامزاده ابوالعباس قرار گرفته است.

اکثر (دکانها) مغازه های خوراسگان بقالی بود ،ولی مغازه های نانوائی و قصابی ،علافی، نجاری، لبافی، مسگری ،کلوابندی ،سلمانی و نعلبندی در سطح خوراسگان وجود داشت ،چند نفر پینه دوز هم در خوراسگان بودند که معمولاً کنار جاده مینشستند و مشغول کار خود بودند، پالان دوزی از جمله حرفه های دیگری بود که صاحبان این شغل در خانه های خود انجام می دادند. در قدیم چندین باب آسیا در سطح خوراسگان بود که برای گردش سنگ از شتر استفاده می نمودند، ولی در سال ۱۳۲۴فقط یکی از این آسیاها دایر بود و اولین آسیائی که به وسیله موتور در خوراسگان دایر گردید، آسیای مرحوم استاد جواد آسیابان بود که مقابل مسجد نو خوراسگان واقع بود و هنوز هم با تغییراتی این آسیا کار می کند و پس از این آسیاهای موتوری دیگری نیز به مرور اضافه شد، آسیاهای دیگری هم در اطراف خوراسگان به وسیله آب کار می کرد که عبارت بود از آسیای ارداجی متعلق به مرحوم حاج علیرضا قضاوی و آسیای مرحوم حاج علی حاج باقر در صحرای کنگاز که این آسیاها سالهاست از کار افتاده و آسیاهای موتوری هم با وجود نانوائی ها رو به متروک شدن است. در سال ۱۳۵۱ شمسی اولین چاپخانه به نام (چاپخانه ایمان )به مدیریت آقای حاج محمد ربانی در خوراسگان تأسیس گردید و خدمت ارزنده ای بود به مردم این منطقه.

در خوراسگان یک مکتب پسرانه به نام( مکتب ملاعلی کردآبادی) و یک مکتب دخترانه به نام (مکتب استاد مریم) وجود داشت که در فصلی از این کتاب به شرح آن اشاره می شود، در سطح خوراسگان سه مطب (محکمه) و دو داروخانه (دواخانه) وجود داشت که مشروحاً به ذکر آن خواهم پرداخت.

در پایان این مقاله یادآور می شوم که آنچه از گذشته خوراسگان در این بحث ذکر نمودم با گذشت ۶۰ سال از آن تاریخ کاملاً عوض شده و اثری از آن خانه های قدیم و شیوه زندگی گذشتگان به چشم نمی خورد ،و شهر خوراسگان نیز چون دیگر شهرهای ایران با امکانات امروزی و پیشرفت های کنونی مملکت شکل گرفته است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا